معنی و تفسیر غزل 142 حافظ: دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد

غزل 142 حافظ با مصرع «دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد» آغاز می‌شود. در این غزل حافظ به دو نکته اشاره دارد یکی شادی از اینکه بار دیگر در میخانه‌ها گشوده شده و دیگری در ذم ریاکاری صوفیان و حسودان که از مضامین پرکاربرد غزلیات حافظ است. حافظ شراب را به شاهدی زیبا تشبیه می‌کند که از پرده بیرون آمده و عشق مطربی است که او نیز راه مستی را در پیش گرفته است. در این راه زاهد به پاکی نمی‌رسد. شرح کامل معنی و تفسیر غزل 142 را در سایت فال حافظ بخوانید.

توجه: فال و طالع‌بینی جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم بر اساس آن تصمیم بگیرید.

غزل شماره 142 حافظ

دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد

شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد

آمد از پرده به مجلس عرقش پاک کنید

تا نگویند حریفان که چرا دوری کرد

مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشق

راه مستانه زد و چاره مخموری کرد

نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود

آن چه با خرقه زاهد می انگوری کرد

غنچه گلبن وصلم ز نسیمش بشکفت

مرغ خوشخوان طرب از برگ گل سوری کرد

حافظ افتادگی از دست مده زان که حسود

عرض و مال و دل و دین در سر مغروری کرد

معنی و تفسیر غزل 142 حافظ

استعدادهای زیادی در وجود تو پنهان است. به زودی به مقصودت خواهی رسید ولی از شنیدن این خبر به خودت مغرور نشو و ایمانت نسبت به خداوند سست نگردد. دست بخشنده داشته باش ولی مالت را بی‌خود و بی‌جهت به کسی نبخش. کمی خوددار باش. با تلاش هر چیزی به دست می‌آید ولی نگهداری از آن بسیار سخت خواهد بود. حاجت دیگری در دل داری که به آن هم خواهی رسید.

به تعبیر دیگر:

در جستجوی کیمیای سعادت نهایت تلاش خود را می کنی اما بدان که راه را اشتباه انتخاب کرده ای. آنچه تو به دنبال آن می گردی همین استعدادهای خدادادی است که در وجود تو نهفته شده است و باید آنها را شکوفا نمایی. چشم دل باز کن و توانایی های خود را بشناس و در راه کاربرد آنها از خدا مدد بجوی که او تو را یاری خواهد کرد.

نتیجه تفال شما به غزل 142

  • این نیت با کمی اراده پشتکار علاقه و سرعت عمل و کمک گرفتن از استادی آگاه حتما عملی است و جای هیچ گونه نگرانی نمی باشد.
  • گویا تصمیم گرفته اید که به کار دیگری بپردازید و یا مدتی را به استراحت مشغول شوید اما حسودان و بد اندیشان مشغول توطئه هستند. مواظب و مراقب آنان باشید.
  • با توکل بر خدای یگانه، همین هفته به یکی از مشاهد متبرکه بروید و دعا کنید که از شر بد اندیشان و رقیبان در امان باشید.
  • ویژگی های شما عبارتند از: پشتکاردار، پرحرف، اصیل، مغرور، بزرگوار، با اراده، موفق، پر محبت، با ایمان، دل رحم، کمک رسان، عاشق پیشه، مودب و متین، پرهیزکار، با تقوی، بخشنده، اهل گردش و تفریح، گاه منزوی، اهل مطالعه، خوش برخورد و گاه متکبر.
  • خرید و فروش هر دو نافع می باشد. همسر یا پدر و مادر شما از بیماری و یا ناراحتی ویژه ای رنج می برد. هر چه زودتر با او در این رابطه سخن بگو و از ناراحتی خلاصش کن. مسافرت را توصیه می کنم. ۴ فرزند در طالع داری که آخری شخصی مستجاب الدعوه می باشد.
  • چیز با ارزشی را از دست می دهید. ملاقات مهم و تغییر شغل و مکان در انتظار شماست. قرض ادا می شود. آن چیزی که میل به داشتن دارید، به زودی میسر می شود. یک سفر زیارتی در انتظار شماست، مبارک باشد. بیماری که مبتلا به سرطان است، به شما مژده بهبود می یابد. مرا دعا کنید.

تعبیر کامل غزل 142 حافظ

دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد

شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد

ای دوستان و همنشینان، شراب از پنهان شدن در خم توبه کرد، به سوی محتسب نهی‌کننده رفت و اجازه آمدن به مجلس بزم را گرفت. فحوای این بیت به نوعی دعوت دوستان به باده‌نوشی و خوش‌باشی است.

آمد از پرده به مجلس عرقش پاک کنید

تا نگویند حریفان که چرا دوری کرد

شراب از پرده خم بیرون شده و به میان انجمن ما آمد، عرق او را پاک کنید تا حریفان مجلس نگویند که چرا از ما دوری می‌گزیند و ما را ترک کرده است. اشاره به ریختن شراب از خمره‌های بزرگ به پیاله‌های کوچک در مجالش شراب‌نوشی دارد.

مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشق

راه مستانه زد و چاره مخموری کرد

ای دل به من مژدگانی بده تا خبری خوش به تو بدهم، خبر این است که رامشگر و آهنگساز عشق، بار دیگر نغمه‌ای در دستگاه موسیقی مستی زد و خمارآلودگی ما را درمان کرد.

نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود

آن چه با خرقه زاهد می انگوری کرد

آن کاری را که شراب انگور با جامه زاهد ریاکار انجام داد نه تنها با هفت بار شستن که با صد بار در آتش سوختن هم از بین نخواهد رفت. به هفت آب شستن کنایه از تعداد دفعات آب کشیدن یک جسم نجس برای پاک شدن در دستور اسلام است. به صد آتش سوزاندن کنایه از صد بار درافکندن در آتش دورخ است.

غنچه گلبن وصلم ز نسیمش بشکفت

مرغ خوشخوان طرب از برگ گل سوری کرد

زمانی که غنچه نهال وصال من از نسیم آمدن محبوب شکفت، بلبل خوش آواز از برگ گل سرخ به نشاط در آمد و نغمه‌سرایی را آغاز کرد.

حافظ افتادگی از دست مده زان که حسود

عرض و مال و دل و دین در سر مغروری کرد

ای حافظ، بی‌ریا و فروتن بودن را کنار نگذار، زیرا که شخص حسود، آبرو و دارایی و دل و دین خود را به سبب غرور از دست داد.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل 142 از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آرا: 13

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا