معنی و تفسیر غزل 286 حافظ: دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش

غزل 286 حافظ با مصرع «دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ حاوی اندرز‌های حکیمانه است. در این غزل شش نکته گوشزد شده که می‌توانند به عنوان شش مشخصه برای یک فرد موفق به حساب آیند. آسان گرفتن کارها و سختگیری نکردن، خندیدن بر مشکلات و شاد بودن حتی با وجود سختی، غم نخوردن بابت جاه دنیا، نزد باریک‌بینان خودنمایی نکردن و سنجیده حرف زدن از جمله این توصیه‌ها هستند. شرح کامل معنی و تفسیر غزل 286 را در سایت فال حافظ بخوانید.

توجه: فال و طالع‌بینی جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم بر اساس آن تصمیم بگیرید.

غزل شماره 286 حافظ

دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش

وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش

گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع

سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش

وان گهم در داد جامی کز فروغش بر فلک

زهره در رقص آمد و بربط زنان می‌گفت نوش

با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام

نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش

تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی

گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور

گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش

در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید

زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش

بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست

یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش

ساقیا می ده که رندی‌های حافظ فهم کرد

آصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش

معنی و تفسیر غزل 286 حافظ

انسانی حساس و سختگیر هستی ولی باید بدانی هرچه بر خودت سخت بگیری، اوضاع زندگی نیز دشوارتر و پیچیده‌تر خواهد شد. پس در برخورد با مشکلات روزگار با تساهل و تسامح برخورد نما. در عین حال استوار و محکم باش و با روحیه قوی به مسیر خود ادامه بده. فقط به خدا توکل کن.

اسرار خود را برای هرکسی بازگو مکن. غم‌های خود را آشکار نکن تا روحیه خانواده و اطرافیانت را از بین نبری. عاقبت‌اندیش باش و در هرکار با عقل و خرد کار کن. در حضور بزرگان به جای عرض هنر و کمال بهتر است سکوت کنی و گوش بدهی تا به اطلاعات و معلوماتت افزوده شود.

به تعبیر دیگر:

انسانی هستی به شدت حساس و سختگیر ولی بدان که امور دنیوی را هرچه سخت تر بگیری، سخت تر می گذرد. غصه دنیا را مخور و در مقابل مشکلات زندگی از خود پایداری نشان بده و از ناله و فغان بپرهیز. در سخن گفتن دقت بسیار داشته باش و اگر از چیزی اطلاع کامل نداری سکوت اختیار کن تا زندگی به آسانی به کام تو درآید.

نتیجه تفال شما به غزل 286

  • بر سر هر موضوع کوچک و بی اهمیتی، غم و غصه می خوردی. دنیا ارزش این همه ناراحتی برای کم و زیاد را ندارد. دست از لجبازی، بداخلاقی و تند مزاجی بردارید و چشم به زیبایی های دنیا و اطراف خود داشته باشید تا راحت زندگی کنید.
  • از منطق و عقل که خوشبختانه شما دارا هستید، همیشه بهره بگیرید. گاهی با کوهی از ناراحتی ها، لبخند می زنید و زمانی از کاهی، کوهی می سازید. لطفا به هر کس اعتماد نکنید و راز دل خود را فاش نسازید. زیرا همه مردم راز دار نیستند.
  • حضرت حافظ در بیت های سوم و هفتم می فرماید: آن کاردان و عاقل، جامی به من داد که از فروغ و درخشندگی آن، زهره در آسمان به رقص آمد و ساز زنان گفت خوش نوش. پیرامون آستان عشق جای بحث نمی باشد. زیارت در آن حرم مقدس باید با تمام اعضا و جوارح نگاه کرد و شنید.در پیشگاه عارفان و حکیمان، خودنمای و فضل فروشی خلاف رسم و ادب می باشد. یا عاقلانه یا عالمانه حرف بزن یا لب از سخن باز نکن.حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
  • به زودی ملاقاتی روی خواهد داد که از این ملاقات سودها خواهید برد. مسافرتی در پیش دارید که سود آور است. در معامله ای زیان شده ولی به زودی جبران می شود. کسی به شما نارو زده، به زودی جبران خواهد شد. کار مسافر فعلاً طول می کشد.
  • این نیت را به وقت دیگری موکول کنید چون مقدمات آن را فراهم نساخته اید.
  • اگر می خواهید دشمنی و خصومت به صلح و آشتی باز آید، در ۴ شب متوالی با حضور قلب، سوره مبارکه بقره آیه ۱۸۲ تا ۱۸۸ را با معنی بخوانید.

تعبیر کامل غزل 286 حافظ

دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش

وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش

دیشب، فرد باتجربه هوشمند، محرمانه با من سخنی گفت که سزاوار نیست راز پیر مغان را از شما پوشیده نگاه داشت.

گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع

سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش

گفت: کار‌ها را بر خود آسان بگیر، زیرا دنیا به حکم سرنوشت خود بر خودخور‌های غصه‌خور پرتلاش سختگیری می‌کند.

وان گهم در داد جامی کز فروغش بر فلک

زهره در رقص آمد و بربط زنان می‌گفت نوش

آن‌گاه جام شرابی به من بخشید که از پرتوی آن، ستاره ناهید در آسمان با پایکوبی و در حالی که بربط می‌نواخت می‌گفت: گوارا باد.

با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام

نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش

با وجود داشتن دلی پر از خون، لب خود را مانند ظرف شراب خندان نگاهدار؛ نه این که اگر رنج و سختی به تو رسید همانند چنگ، به جوش و خروش بیفتی.

تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی

گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

تا زمانی که به رموز عشق آشنا نباشی از پرده غیب آهنگ رازی به گوش تو نمی‌رسد، زیرا گوش نامحرم نمی‌تواند جایگاه پیام جبرئیل باشد.

گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور

گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش

ای پسر، پند بشنو و برای این دنیا غم و غصه مخور و بدان که مطلبی مانند گوهر گرانبها با تو در میان نهادم، اگر بتوانی هشیارانه به آن پی ببری و بفهمی.

در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید

زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش

در حضور پیر و مراد نمی‌توان سخنی گفت. زیرا آنجا جایی است که باید سراپا چشم و گوش بود.

بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست

یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش

در پیشگاه حکیمان نکته‌سنج خودنمایی و فضل‌فروشی خلاف رسم ادب است، یا آگاهانه سخن بگو یا خاموشی گزین.

ساقیا می ده که رندی‌های حافظ فهم کرد

آصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش

ای ساقی، به شادی اینکه وزیر شاه صاحبقران که بخشنده گناهان و پوشنده کاستی‌های بندگان است، کنایه‌های رندانه حافظ را دریافته و به آن نکته‌ها پی برده، جامی شراب عطا کن.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل 286 از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آرا: 12

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا