معنی و تفسیر غزل 376 حافظ: دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم

غزل 376 حافظ با مصرع «دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ این شعر را در فصل بهار سروده و به یارانش می‌گوید به خوشگذرانی بپردازیم و به سخن اهل دل عمل کنیم؛ کسی بخشندگی ندارد و زمان خوشی دارد از دست می‌رود، پس سجاده را فروخته و شراب بخریم. این غزل در خلال مدت حکومت شش ماهه شاه یحیی که مردی سخت لئیم و بخیل و نسبت به شاعران و هنرمندان بی‌اعتنا بود سروده شده است. شرح کامل معنی و تفسیر غزل 376 را در سایت فال حافظ بخوانید.

توجه: فال و طالع‌بینی جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم بر اساس آن تصمیم بگیرید.

غزل شماره 376 حافظ

دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم

سخن اهل دل است این و به جان بنیوشیم

نیست در کس کرم و وقت طرب می‌گذرد

چاره آن است که سجاده به می بفروشیم

خوش هواییست فرح بخش خدایا بفرست

نازنینی که به رویش می گلگون نوشیم

ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است

چون از این غصه ننالیم و چرا نخروشیم

گل به جوش آمد و از می نزدیمش آبی

لاجرم ز آتش حرمان و هوس می‌جوشیم

می‌کشیم از قدح لاله شرابی موهوم

چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم

حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما

بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم

معنی و تفسیر غزل 376 حافظ

این روزها همچون بهار زندگی توست که همه شرایط برای شادمانی فراهم است، اکنون تا جایی که در توان داری بایستی اتفاقات پیش آمده را سخت مگیری و همراه دوستانت خوش باشی. غم‌ها و ناراحتی‌ها را از دل بیرون کن و به فکر شادی و شادمانی زندگی باش. اگر عاقل باشی می‌توانی غم‌ها را به شادی تبدیل کنی.

حتی اگر در اطرافت هیچ حمایت‌کننده‌ای نداشته باشی و بقیه جلوی پایت سنگ بیندازند، تو دست از تلاش برای رسیدن به مقصود برندار. اگر به نتیجه مطلوب نرسیدی ناامید مباش، زندگی فراز و نشیب بسیار دارد. از چشم زخم افراد حسود به خدا پناه ببر. بهتر است این روزها حال دل خود را با صدای بلند جار نزنی.

به تعبیر دیگر:

شما اکنون در بهار عمر خود به سر می برید و بهتر آن است که تا آنجا که می توانی از لذت های زندگی استفاده کنی و زندگی را بر خود و دیگران سخت نگیری. از چشم حسودان و بدخواهان به خدا پناه ببر و از نعماتی که خدا در اختیارت گذارده است، نهایت استفاده را ببر و حال دل خود را تنها با آنان بازگو که تو را درک می کنند.

نتیجه تفال شما به غزل 376

  • حضرت حافظ در بیت های اول، دوم و چهارم می فرماید:ای دوستان در موسم بهار و گل بهتر است که به خوشی و شادی بپردازیم. این سخن مرشد است که به جان و دل باید شنید و به کار بست.
  • آثار بخشش و رادمردی در کسی نمی بینم و فرصت شادی هم پایان می پذیرد. علاج کار آنست که سجاده را به بهای شرابی عوض کنیم. روزگارنوازنده و فریبکارهنرمند کش و قاتل هنر ست که باید ازاین غم ناله سر داد.حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
  • اگر وعده های متقابلی که داده اید، عملی گردد، همه چیز به خوبی و خوشیپیش می رود و ناراحتی پایان می پذیرد. در حالی که راه برای پیشرفت کاملا باز است، شما چنان ترقی خواهید کرد که چشمها، خیره می شوند و از طرفی اوضاع او چنان خوب می شود که همه سخن به مدح او دراز می کنند و او را گرامی داشته و عزیز می دارند.
  • اگر کسی به شما بدی کرد، او را به خدا و اگذار کنید و در فکر انتقام جویی نباشید، زیرا شما دارای قلبی پاک و مهربان هستید که کینه و عدوات در آن جای ندارد. اگر چه از دیگران ناراحتی ها دیده اید اما صبر و شکیبایی شما موجب کامیابی و پیروزیتان بوده است.
  • شما فکر می کنید همه چیز با لجبازی و داد و بیداد حل می شود، در حالی که کارها با مهر و محبت، بهتر انجام می پذیرد. شما که زندگی نسبتا آرامی دارید، چرا فریب این مسایل را می خورید، شتاب نکنید.
  • در ۱۲ شب آینده، خواب خواهید دید که در فراز و نشیبی مانند آسانسور یا تپه ای یا کوه هستید، نشانه معنویت و صعود شما به سوی هدفی است که در انتظار آن می باشید.
  • اخلاق خوش و گشاده رویی برازنده شما است و این نیت با صبر و شکیبایی انجام می گیرد. او نیز سرش به سنگ خورده و اصلاح می شود.

تعبیر کامل غزل 376 حافظ

دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم

سخن اهل دل است این و به جان بنیوشیم

ای یاران، بهتر است در فصل بهار به عیش و شادی مشغول شویم؛ این سخن را که از گفته‌های صاحبان ذوق و مکاشفه است، با تمام وجود پذیرا شویم.

نیست در کس کرم و وقت طرب می‌گذرد

چاره آن است که سجاده به می بفروشیم

در کسی بخشندگی و جوانمردی نیست و زمان شادی از دست می‌رود، راهکار در آن است که جانماز عبادت را برای خرید شراب بفروشیم.

خوش هواییست فرح بخش خدایا بفرست

نازنینی که به رویش می گلگون نوشیم

هوایی مطبوع و نشاط انگیز است؛ خدایا، محبوب و یار نازپروری را به سوی ما بفرست که به شادی دیدارش شراب ارغوانی بنوشیم.

ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است

چون از این غصه ننالیم و چرا نخروشیم

چگونه از این غم و اندوه ننالیم و فریاد برنیاوریم که ارغنون‌نواز سپهر یعنی ستاره سعد زهره که به پشتیبانی هنرمندان مشهور است، اکنون راهزن و مانع پیشرفت هنرمندان شده است.

گل به جوش آمد و از می نزدیمش آبی

لاجرم ز آتش حرمان و هوس می‌جوشیم

گل به جوشش درآمد و ما از شراب بر چهره‌اش آبی نپاشیدیم؛ به ناچار خود از آتش نومیدی و بی‌نصیبی به حال جوشیدن افتاده‌ایم.

می‌کشیم از قدح لاله شرابی موهوم

چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم

از پیاله گل لاله شرابی خیالی می‌نوشیم، چشم حسود دور و کور باد که بدون رامشگر و شراب سرمست و از خودبی‌خود شده هستیم.

حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما

بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم

ای حافظ، با چه کسی می‌توان این رویداد شگفت‌انگیز را در میان نهاد که ما همچون بلبل‌هایی هستیم که به هنگام فصل بهار و شکفتن گل‌ها لب فروبسته‌ایم.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل 376 از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آرا: 12

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا