معنی و تفسیر غزل 379 حافظ: سرم خوش است و به بانگ بلند می‌گویم

غزل 379 حافظ با مصرع «سرم خوش است و به بانگ بلند می‌گویم» آغاز می‌شود. در این غزل حافظ می‌گوید از آنچه دارید راضی هستید و خداوند را شکر می‌گویید. تنها آرزویتان سلامتی برای خود و اطرافیانتان است. حافظ بنا به مطلع غزل سرمست و سرخوش است و بدون واهمه با صدای بلند می‌گوید که بوی خوش زندگانی را از جام شراب می‌جوید. زاهد ترش‌رو مانند خماران نمی‌نشیند، پس حافظ بنده باده‌نوشان خوش‌اخلاق است. شرح کامل معنی و تفسیر غزل 379 را در سایت فال حافظ بخوانید.

توجه: فال و طالع‌بینی جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم بر اساس آن تصمیم بگیرید.

غزل شماره 379 حافظ

سرم خوش است و به بانگ بلند می‌گویم

که من نسیم حیات از پیاله می‌جویم

عبوس زهد به وجه خمار ننشیند

مرید خرقه دردی کشان خوش خویم

شدم فسانه به سرگشتگی و ابروی دوست

کشید در خم چوگان خویش چون گویم

گرم نه پیر مغان در به روی بگشاید

کدام در بزنم چاره از کجا جویم

مکن در این چمنم سرزنش به خودرویی

چنان که پرورشم می‌دهند می‌رویم

تو خانقاه و خرابات در میانه مبین

خدا گواه که هر جا که هست با اویم

غبار راه طلب کیمیای بهروزیست

غلام دولت آن خاک عنبرین بویم

ز شوق نرگس مست بلندبالایی

چو لاله با قدح افتاده بر لب جویم

بیار می که به فتوی حافظ از دل پاک

غبار زرق به فیض قدح فروشویم

معنی و تفسیر غزل 379 حافظ

اهدافی خاص و متفاوت در سر داری که گاهی با تعجب و تردید دیگران نیز روبرو می‌شوی. شک و تردید را به وجودت راه مده چرا که تو همیشه بهترین راه حل‌ها را انتخاب می‌کنی. عبوس بودن و بداخلاقی دیگران را از تو فراری می‌دهد، پس سعی کن خوش‌خلق و خنده‌رو باشی.

افراد خوب همیشه در دسترس تو نیستند، در بودنشان قدر آنها را بدان. هرگز بدون اندیشیدن به عاقبت کاری آن را شروع نکن. خود را به دست سرنوشت مسپار و کار امروز را به فردا مینداز. در هر کار صداقت و درستی را پیشه ساز و از ریاکاری و ریاکاران دوری کن.

به تعبیر دیگر:

دنبال اهداف خاصی در زندگی هستی که به نظر دیگران بی ارزش می آید ولی به اعتقاد خودت بهترین اهداف و بهترین روش را برای رسیدن به آنها انتخاب کرده ای. اعتماد به نفس شما شایسته تقدیر است و ایمان و اعتقاد شما به هدفتان عامل موفقیت شماست، پس به طعنه ها و سرزنش های دیگران اعتنا نکن و اهداف خود را دنبال کن که پیروز خواهی شد.

نتیجه تفال شما به غزل 379

  • از سرزنش ها و نیش زبان ها ناراحت نشو. بلکه اولاً توکل بر خداوند داشته باش. ثانیاً پشتکار، دقت و سرعت همراه با تعلیم از استادانی ماهر و کار آزموده و باتجربه را از یاد نبرید زیرا موفقیت با شماست و در گرو اراده شما قرار دارد.
  • از اینکه صریح لهجه و راستگو می باشید، ناراحت نباشید ولی مواظب باشید با نیش و زخم زبان موجب آزار اطرافیان خود نشوید. از اینکه ریا و تزویر ندارید و مانند کف دست صاف و صادق می باشید، به شما تبریک می گویم ولی در زندگی امروزی قدری سیاست و کیاست لازم است. چون مردم همسان و یک عقیده نمی باشند.
  • این نیت با صبر و شکیبایی انجام می گیرد زیرا تمام امکانات و لوازم آن فراهم نشده است. ناگزیر باید قدری شکیبا و با حوصله باشید.
  • حضرت حافظ در بیت های اول، دوم و آخر می فرماید: سرمستم و به صدای رسا می گویم که من لحظه خوش بوستان زندگی را از لب ساغر می طلب می کنم. چهره مستانه با ترش رویی زاهدانه یکی نیست و با هم کنار نمی آیند. از این جهت من هوادار دلق میگساران کهنه کار گشاده رویم. می بده که به فتوای حافظ با باده صاف می توان نیرنگ و ریا را از دل پاک خود بزدائیم.
  • انسان شکار گناهان خویش است. پس صیاد خود را فربه نکنیم. مسافرتی مهم در پیش دارید. پدر یا همسر شما در معامله ای زیان دیده، از طرف بنده به او مژده بدهید که دقیقاً ۱۵ روز دیگر سود فراوانی به دست می آورد. به یکی از مشاهد متبرکه بروید و نذر خود را ادا کنید.

تعبیر کامل غزل 379 حافظ

سرم خوش است و به بانگ بلند می‌گویم

که من نسیم حیات از پیاله می‌جویم

سرمست و شادمان هستم و با صدای بلند می‌گویم که من غنیمت زندگی جاودان را از لب پیمانه شراب جسته و به‌دست می‌آورم.

عبوس زهد به وجه خمار ننشیند

مرید خرقه دردی کشان خوش خویم

حالت تروشرویی ناشی از زهد که در چهره زاهد نمودار است، در چهره می‌زده پدیدار نمی‌شود، از این رو من هوادار گروه می‌خواران مستمند و دُردنوشان گشاده‌رو هستم.

شدم فسانه به سرگشتگی و ابروی دوست

کشید در خم چوگان خویش چون گویم

به سرگردانی در جهان مشهور شدم، از آن سبب که ابروی محبوب، مرا مانند گوی در خم چوگان خود گرفت.

گرم نه پیر مغان در به روی بگشاید

کدام در بزنم چاره از کجا جویم

اگر رهبر زرتشتیان در میخانه را به روی من باز نکند، چه درگاه دیگری را بکوبم و برای چاره‌جویی کار خود به کجا بروم؟

مکن در این چمنم سرزنش به خودرویی

چنان که پرورشم می‌دهند می‌رویم

مرا شماتت مکن که همچون گلی خودرو و خودسر در چمن دنیا روییده‌ام، بلکه همانطور که مربیان مرا می‌پرورند رشد می‌کنم.

تو خانقاه و خرابات در میانه مبین

خدا گواه که هر جا که هست با اویم

تو درباره من به عبادتگاه صوفیان و عشرتکده مغان کار نداشته باش، خدا شاهد است که هرجایی که باشم، با او هستم.

غبار راه طلب کیمیای بهروزیست

غلام دولت آن خاک عنبرین بویم

گَرد و خاک راه سلوک و طلب معرفت اکسیر بهروزی و خوشبختی است؛ من بنده درگاه آن خاک آستانه هستم که بوی خوش عنبر می‌دهد.

ز شوق نرگس مست بلندبالایی

چو لاله با قدح افتاده بر لب جویم

از شوق دیدار چشم خمار نگار خوش‌قدوقامت، همچون لاله با جام باده در دست در کنار جویی افتاده‌ام.

بیار می که به فتوی حافظ از دل پاک

غبار زرق به فیض قدح فروشویم

شراب بیاور که بنا به رأی شرعی حافظ، با آب روان باده، گرد و خاک دورویی و ریا را از دل پاک خود بزدایم.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل 379 از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آرا: 12

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا